اختصاصی رادیو رنگین‌کمان: «بچه‌بازی» در افغانستان؛ «پسران بی‌ریشی» که می‌رقصند

Force_children

در افغانستان، کشوری که زنان مجاز نیستند در محافل عمومی برقصند، بر تن پسران کودک و نوجوان لباس منتسب به زنانه می‌پوشانند، آ‌ن‌ها آرایش می‌کنند، زنگ و زنگوله‌ای به پایشان می‌بندند و در محافلی که از آن به محافل «بچه‌بازی» یاد می‌شود، آن‌ها را می‌رقصانند. به پسرانی که در این محافل رقصانده می‌شوند، «بچه بی‌ریش» یا «بچه رقاص» می‌گویند. این پسران کودک و نوجوان از خانواده‌هایی فقیر هستند که به دلایل مشکلات اقتصادی در این محافل حاضر می‌شوند و می‌رقصند تا امرار معاش کنند. حتی بعضی‌ از آن‌ها توسط زورمندان و ثروتمندان ربوده می‌شوند و وادار به این کار می‌شوند. گاهی یک زورمند چندین بچه/پسر را نگه‌داری می‌کنند و از آن برای نشان دادن ثروت خود، بهره می‌برند.

فقط در افغانستان؟

بچه‌بازی از کجا شروع شد؟ آیا فقط در افغانستان رواج داشته و دارد؟ چه کسانی در محافل بچه بازی شرکت می‌کنند؟ چرا دولت افغانستان در برخورد با عاملان این سنت ضعیف عمل می‌کند؟ آیا کودکانی که در این مراسم می‌رقصند از جامعه رنگین‌کمانی به حساب می‌آیند؟ در این برنامه سعی می‌کنیم به این سوالات پاسخ دهیم.

از سنت بچه‌بازی در گذشته با نام‌های دیگری یاد می‌شده است مانند «شاهد بازی»، «غلام بارگی» و «جمال پرستی». در گذشته این نوع مراسم‌ها نه تنها در افغانستان، بلکه در اغلب کشورهای آسیای مرکزی حتی ایران و ترکیه نیز رایج بوده است. آصف رضایی، پژوهشگر و جامعه‌شناس در این رابطه می‌گوید: 

«برای بیش از هزار سال، پسر جوان بدون ریش در یک منطقه جغرافیایی به بزرگی از شمال غرب آفریقا، حوزه مدیترانه، ترکیه، کشورهای جنوب غربی آسیا، فلات ایران و افغانستان و حتی در هند و پاکستان رایج بوده است». 

همچنین شماری از گردشگران غربی که از آسیای مرکزی دیدن کرده‌اند در رابطه با بچه‌بازی گزارش‌هایی نوشته‌اند. “اونجن شایلر” که در سفری به ترکستان از سال ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۳ داشته، می‌نویسد: «در اینجا پسران و جوانان که برای رقص آموزش دیده‌اند، به جای دختران نقش رقصنده را عهده دارند. وضعیت اخلاقی آسیای مرکزی پس از تغییرات عمده، بهتر نشده است». به عقیدهٔ او این رقص‌ها «به هیچ روی شرم‌آور به نظر نمی‌آمدند اما اغلب شامل صحنه‌های شهوت‌برانگیز بودند.»

 شایلر همچنین می‌نویسد:

« “این پسران رقصنده” در سراسر مناطق مسکونی آسیای مرکزی شناخته شده هستند، اما بیشتر در بخارا و نزدیکی‌های سمرقند مشاهده می‌شوند. در خانات خوقند رقصیدن در جمع برای چندین سال پیاپی ممنوع بوده‌است. خان پیشین که فردی شهوت‌ران بوده برای تظاهر به رعایت اخلاق و سخت‌گیری، چنین دستوری داده است. در تاشکند بچه‌بازی تا سال ۱۸۷۲ ادامه داشته‌است. اما شیوع بیماری وبا باعث شد ملاها اظهار کنند که رقصیدن، کاری خلاف دستورات قرآن است و به درخواست رهبران جامعهٔ اولیه، در تابستان آن سال مسئولان روسی رقصیدن در جمع را ممنوع کردند».

آصف رضایی که پژوهش‌هایی در این زمینه داشته  نیز در رابطه با کم‌رنگ شدن این سنت می‌گوید:

«اتفاقی که در دوره معاصر افتاده این است که علاقه بین یک مرد و پسر نوجوان و مناسبت بین‌ آن‌ها به دلایل مختلف کم رنگ شده است. [بچه‌بازی] از حیث مشروعیت فرهنگی که داشته، کم کم آن را از دست داد، به خاطر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این شکل “با هم‌ بودن” در خیلی از جاهای دنیا از بین رفت و یا اثر کم‌رنگی از آن مانده است. اما افغانستان و پاکستان از معدود کشورهایی است که این فرم [رابطه بین] بچه و مرد (بچه بازی) هنوز بقا دارد و دلایل تاریخی دارد. یکیش این است که افغانستان به طور رسمی مستعمره نبوده و دوم، حاکمان و حکومت‌های افغانستان به دنبال این نبوده که مناسبات جنسی و جنسیتی را دوباره شکل دهند و برای همین همچنان این سنت کهن در افغانستان رایج است». 

آیا قانون بچه‌بازی را منع می‌کند؟

همان‌طور که آصف رضایی اشاره می‌کند به دلیل اینکه حکومت‌های پیشین افغانستان سعی نکردند مناسبت‌های جنسی و جنسیتی را دوباره شکل دهند، سنت بچه‌بازی در افغانستان همچنان باقی ماند. اما در دوران حکومت طالبان «بچه بازی» در سراسر افغانستان ممنوع شد و مجازات اعدام برای آن تعیین شد.در آن دوره این رواج سنت در افغانستان کاهش یافته است. بعد از سقوط طالبان دوباره بچه‌بازی در سراسر افغانستان گسترش یافت. ولی با فشار نهاد‌های مدنی و فعالان حقوق کودکان، بالاخره در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، برای برگزاری محافل بچه بازی مجازات تعیین شد.

شبنم سیمیا، دادستان کابل

شبنم سیمیا، دادستان کابل به رادیو رنگین‌کمان گفت:

«در رابطه با بچه بازی، موقف قانون افغانستان کاملا روشن و شفاف است. در قانون بچه بازی جرم انگاری شده است و مواد ۶۵۳ تا ۶۶۷ مرتبط به جرایم بچه بازی است. بچه‌بازی معمولا مجازات حبس دارد. حبس تنفیذی، حبس قصیر، متوسط، حبس طویل و جزای نقدی از جزاهای بچه‌بازی است».

با وجود جرم‌انگاری شدن بچه‌بازی در افغانستان،همچنان شاهد هستیم که این محافل در افغانستان برگزار می‌شود و در آن کودکان و نوجوانان رقصانده می‌شوند و بیشتر اوقات مورد بهره‌ کشی جنسی قرار می‌گیرند. از زهرا موسوی، روزنامه‌نگار و از اعضای “کارزار روایت یک خشونت” علت آن را پرسیدم. او می‌گوید:

«به نظر من یک موضوع دیگر این است که بحث سکشوالیته در افغانستان و کشورهای مثل افغانستان یک تابوی سخت‌جان اجتماعی است. جریان‌هایی که می‌خواهند این سنت را علنا، عینی و آشکار کنند، محافل خودشان را برگزار می‌کنند. اگر محافل رقص هست، اگر محافل بچه‌بازی هست، اگر محافل عمدتا مردانه‌ای هست که تجلی این گرایش‌های جنسی است، به نوعی در خلا اماکنی است که در آن خرید و فروش سکس انجام می‌شود یا کلوب‌های رقص و کلوب‌هایی که به نحوی نمایش سکشوال در آن وجود دارد. البته این تحلیل من است. اما به نظرم در خلا چنین ساز و کارهایی در افغانستان و کشورهای مشابه افغانستان، ما شاهد چنین سنت‌هایی هستیم.

به باور من یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌ها برگزاری این مراسم، باید در سنت تاریخی جوامع بررسی شود. در افغانستان و ایران از دیرباز مسئله “بچه پوشی” یا “دگرپوشی” یا مسئله “امرت‌ها” و یا “همجنس‌خواهی مردانه” یک تابو و در تقابل با رویکرد مسلط و جریان اصلی غیرهمجنس‌خواهانه که منجر به تولید مثل می‌شود، بوده و بنابراین این‌ها از سطح جامعه به زیر پوست جامعه لغزیده. اما کماکان وجود داشته. بر اساس مستندات تاریخی همیشه این محافل وجود داشته است».

روژان زن ترنس افغان معتقد است که اگر دولت با عاملان این محافل برخورد نمی‌کند به این دلیل است که خود مجریان قانون و زورمندان و پلیس از عاملان برگزاری این محافل هستند.

مقامات ارشد افغانستان، در میان برگزارکنندگان مراسم بچه‌بازی

«بیشتر کسانی که این مراسم‌ها را برگزار می‌کنند از مقامات بالا است. خود مقامات دولتی، رهبران بزرگ، وزیران و وکیل‌ها/نمایندگان پارلمان‌ها این محافل را برگزار می‌کنند. حتی من دیدم خود همین پلیس‌ها بچه‌هایی/پسرهایی را به محافل می‌آورند و مجبور می‌کنند برقصند. با همکاری خود دولت این‌ها اتفاق می‌افتد. اگر یک بچه/پسر دستگیر شود، توسط خود همین پلیس‌ها در زندان سرش/به او تجاوز می‌شود. من حتی چندین نفر را می‌شناسم که همین پلیس‌ها به او تجاوز کردند».

طبق گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۹۹، بچه‌بازی و سواستفاده جنسی از کودکان در بین نیروهای امنیتی افغانستان وجود دارد. در این گزارش آمده است که : «گزارش‌های متعددی از آزار و اذیت جنسی کودکان و “بچه بازی” توسط نیروهای ارتش ملی، پلیس ملی و نیروهای پلیس محلی وجود دارد. اما این افسران مورد پیگرد قضایی قرار نمی‌گیرند»

یکی از مسائلی که باعث شده است، محافل بچه‌بازی همچنان در افغانستان پا برجا بماند، مسئله فقر است. خانواده‌هایی که فقیر هستند با پیشنهاد ثروتمندان کودکان خودشان را به این محافل می‌فرستند یا کودکان یتیمی که به خاطر فقر و مشکلات اقتصادی مجبور می‌شوند در این محافل شرکت کنند. حتی دگرباشانی که از سمت خانواده خود طرد می‌شوند مجبور می‌شوند به شهرهای بزرگ‌تر مهاجرت کنند و به خاطر پیدا نکردن کار و محلی برای اقامت، تصمیم می‌گیرند به برگزارکنندگان این محافل پناه ببرند و به خواسته‌های آن‌ها تن می‌دهند و در عوض آن‌ها برایشان مکانی برای زندگی می‌دهند..

باران، مرد همجنسگرای که به عنوان بیننده تجربه حضور در این محافل را داشته، می‌گوید:

«در افغانستان از جامعه ال‌جی‌بی‌تی نمی‌شود و بیشتر کسانی که در این محافل می‌رقصند از همین خانواده [ال‌جی‌بی‌تی] هستند. شاید درصد بسیار کمی از کسانی که می‌آیند، کسانی باشند که از روی شوق و علاقه می‌آیند و می‌رقصند اما اکثریت  کسانی هستند که از مجبوری می‌آیند. یا کسانی هستند که از خانواده طرد شده‌اند و می‌رقصند تا پولی در بیارند یا کسانی هستد که پناهگاهی ندارند یا کسی که پناه داده‌ است شخص را مجبور می‌کند و تهدید به این کار می‌کند. هر احتمالی وجود دارد».

زهرا موسوی، کنشگر برابری جنسی و جنسیتی از افغانستان

زهرا موسوی، کنشگر برابری‌خواه در افغانستان معتقد است که این محافل برای عاملان این محافل سودآوری دارد و پول زیادی جا به جا می‌شود:

«مثل هر پدیده دیگری اگر برای هر چیزی “تقاضا” وجود داشته باشد، پای “عرضه” به میان می‌آید و بعد مسئله “سود” مطرح می‌شود. قطعا در این مسئله سودآوری مطرح است چون برای آن بازار عرضه و تقاضا وجود دارد. طبق مستنداتی که در این زمینه وجود دارد و تحقیقاتی که کردم، در این محافل رقص، پول هنگفتی جا به جا می‌شود و به آن “شاباش” می‌گویند و پولی است که بین رقصنده و برگزارکننده جا به جا می‌شود. حتی بعضی اوقات شرط‌ بندی‌ها در این مراسم‌ها رخ می‌دهد که همه این‌ها دال بر وجود منافع اقتصادی است و انگیزه‌های مادی در برگزاری این محافل دخیل است».

زهره زن ترنس افغان می‌گوید:

« به خاطر فقر و مشکلات اقتصادی و ناداری/بی‌پولی و مشکلات فامیلی/خانوادگی دلیل بچه‌بازی است. بیشتر مردم افغانستان فقیر و نادار هستند و نمی‌توانند خرج/هزینه خود و یا خانواده‌شان را پوره/تامین کنند. برای همین بعضی از پسرها که کمی بزرگ‌تر می‌شوند، به ناچار روی می‌آورند به این محافل. بعد زورمندان و ثروتمندان از این مسئله سواستفاده می‌کنند، از فقر ناداری/بی‌پولی سواستفاده می‌کنند و آن‌ها را می‌رقصانند و حتی سرشان/به آن‌ها تجاوز می‌کنند.»

همان‌طور که گفته شد ممکن است کسانی که در این محافل می‌رقصند جز جامعه کوییر باشند اما نمی‌توان گفت که همه کودکان و نوجوانانی که در این محافل می‌رقصند جز جامعه ال‌جی‌بی‌تی هستند چون ممکن است بعضی از آن‌ها دگرجنس‌گرای همان‌سو‌جنسیتی باشند که به دلیل تهدید و فشار در این محافل برقصند یا حتی کارگری جنسی کنند.

مسئله دیگری که مطرح است، خشونتی است که کودکان و نوجوانان رقصنده در این محافل تجربه می‌کنند. آن‌ها در این محافل اغلب مورد خشونت جسمی و جنسی و حتی کلامی قرار می‌گیرند. زهرا موسوی در این رابطه می‌گوید:

«معمولا به دلیل پنهان بودن، مافیایی بودن و زیرپوستی بودن این محافل، کودکان مورد انواع خشونت فیزیکی مثل لت و کوب، خشونت جنسی و خشونت کلامی قرار می‌گیرند حتی گاهی اوقات برای استفاده و بهره‌برداری مواد مخدر از آن‌ها استفاده می‌شود. طبق تحقیقات این کودکان که مورد سواستفاده قرار می‌گیرند، در کنار آسیب‌های جسمی و جنسی، از لحاظ روحی و روانی آسیب می‌بینند».

مقامات دولت افغانستان بارها اعلام کردند که با عاملین این مراسم برخورد می‌کنند اما نه تنها اقدامی جدی نکردند بلکه حتی خود مقامات دولتی و نیروهای امنیتی در این محافل شرکت کردند. 

شما می‌توانید برنامه‌های «اینجا پامیر» را هر هفته روز سه‌شنبه از رادیو رنگین کمان، رادیوی همه رنگین‌کمانی‌های فارسی زبان، دنبال کنید و بشنوید. برای دسترسی به آرشیو برنامه اینجا را کلیک کنید؛