راهپیمایی بزرگ برلین و حضور چشمگیر رنگین کمانی‌ها

photo_2022-11-01_15-44-19

بیشتر از چهل روز از کشته شدن مهسا ژینا امینی، دختر کرد اهل سقز می گذرد. در این چهل روز ایران صحنه تحولات بسیار مهمی بوده است که به عقیده بسیاری نه کم سابقه که بی سابقه بوده است. جامعه ایران از سیستان تا کردستان، از آذربایجان تا لرستان، از تهران تا دورترین شهرها و روستاهای مرزی ایران همگی یکصدا با شعار ژن ژیان ئازادی یا زن زندگی آزادی به خیابان ها آمده و قاطعانه خواستار پایان دادن به سالها تبعیض و ظلم و ستم علیه تمامی اقشار جامعه به ویژه زنان، اتنیک ها، جامعه +LGBTQ، اقلیت های دینی، کارگران، دانش آموزان و دانشجویان، دگراندیشان و تمام کسانی هستند که به نوعی مورد ستم قرار گرفته اند.

اگرچه خیابان های ایران صحنه اصلی مبارزات است، اما ایرانیان خارج از کشور، همبسته با معترضین در داخل، شروع به برپایی تجمعات اعتراضی متعدد در شهرهای مختلف جهان کرده اند. از واشنگتن دی سی  و لس آنجلس گرفته تا توکیو و سئول، از پراگ و لندن تا سیدنی و ملبورن این روزها شاهد اعتراضاتی هستند که در نوع خود بی سابقه است. برای مثال در یکی از مهم ترین آنها، بیش از پنجاه هزار نفر در تجمع اعتراضی تورنتو شرکت کردند که به یکی از بزرگترین تجمعات ایرانیان مقیم کانادا در سال های اخیر بدل شد. اما در هفته ای که گذشت، برگزاری یک تجمع اعتراضی دیگر، این بار در اروپا، توجه جهانیان را جلب کرد. تجمع اعتراضی برلین که به دعوت حامد اسماعیلیون و انجمن خانواده های جان باختگان پرواز ps752 صورت گرفت، با شرکت بیش از هشتاد هزار نفر، به یکی از بزرگترین گردهمایی های ایرانیان در طول سال های اخیر علیه نظام جمهوری اسلامی بدل شد. هرچند که کثرت شرکت کنندگان  و همبستگی و اتحاد افراد حاضر در این مراسم بیش از هر چیزی توجه همگان را جلب کرد اما این تجمع و تجمع های مشابه در هفته های اخیر شاهد بر اتفاقاتی بود که در نوع خود کم سابقه است و آن هم چیزی نیست جز حضور حداکثری و چشمگیر جامعه رنگین کمانی.

 

برای سال ها اگر عضوی از جامعه رنگین کمانی ایرانی در تجمعات اعتراضی، همچون دیگران، تصمیم به مطالبه گری و بلند کردن صدای اعتراض خود را داشت یا اصلا تریبونی به او داده نمی شد و یا اگر هم اندک فضایی برای بیان دغدغه ها به او داده می شد، همواره این دغدغه ها  به شکل آشکاری نادیده انگاشته می شد و به او گوشزد می شد که مطالبات رنگین کمانی ها، اولویت حال حاضر جامعه نیست. در نتیجه اعضای جامعه رنگین کمانی که خود از بزرگترین قربانیان خشونت  در نظام جمهوری اسلامی هستند، مجددا در خارج از ایران و در جایی که می بایست از آزادی عمل و گفتار بهره مند باشد، پس زده می شدند و امکان بروز و ظهور از آنها گرفته می شد.

 اما در طی سال های اخیر و به ویژه بعد از قتل علیرضا فاضلی منفرد، جامعه +LGBTQ ایران به این نتیجه رسید که برای احقاق حقوق خود، می بایست تا سهم خود را از خیابان، اعتراضات، تریبون ها فضای رسانه ای و در کل هرجایی که اجازه ورود به آنها را نداشت یا با محدودیت های مضاعف همراه بود، باز پس بگیرد. لذا ما شاهد این بودیم که رفته رفته حضور اعضای جامعه رنگین کمانی و فعالان و کنشگران این حوزه، در هر شکلی از اعتراضات، چه در داخل وچه در خارج از مرزهای ایران پر رنگ تر شد. آنها با برافراشتن پرچم های منتسب به جامعه +LGBTQ، حمل پلاکارد ها یا سر دادن شعارهایی که بیانگر خواسته ها و دغدغه های اقلیت های جنسی و جنسیتی است، بی ترس و واهمه به همگان نشان دادند که نه تنها اجازه نادیده انگاری و حذف جامعه رنگین کمانی را نخواهند داد بلکه در آینده یک ایران آزاد نقش خواهند داشت. برای نمونه در تجمع اخیر برلین، تعدادی از رنگین کمانی ها حاضر در این تجمع، پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن تصویر علیرضا فاضلی منفرد، مرد همجنسگرایی که به دست اعضای خانواده خود سر بریده شد و الهام چوبدار و ساره صدیقی همدانی، دو زن لزبین محبوس در زندان که در خطر اعدام هستند نقش بسته بود.

آنها همچنین با حمل پلاکاردهایی که روی آن شعار”ال جی بی تی آزادی، پایان این بردگی” نوشته شده بود یا سر دادن شعارهایی نظیر “زن، زندگی، آزادی- کوییر، ترنس، رهایی” به سالها خشونت سیستماتیک علیه جامعه +LGBTQ اعتراض کردند. علاوه بر این، آنها صدای سایر گروه های تحت ستم و به حاشیه رانده شده نظیر اتنیک ها، افراد دارای معلولیت، اقلیت های دینی و در کل کسانی بودند که حقوق شهروندی ها آنها نقض شده و خواسته های به حق شان هیچ گاه رنگ واقعیت نگرفته است. رنج مشترک جامعه +LGBTQ با دیگر آحاد مردم، آنها را بر این داشته تا نه تنها صدای خود، که صدای دیگر ستم دیدگان را منعکس کنند. آنها بر این باور هستند که دموکراسی در یک جامعه تنها زمانی محقق می شود که به مطالبات تمام ستم دیدگان رسیدگی شود و خشونت علیه آنها جرم انگاری شود.

همچنین در این تجمع، بیانیه ای که توسط کنشگران جامعه +LGBTQ نوشته شده بود، توسط چند تن از اعضای این جامعه برای حاضرین قرائت شد، در بخشی از این بیانیه آمده است:

« آنچه امروز از شما می خواهیم، همبستگی است و نه همرنگی و نه اتحاد. در شرایطی که اعضای جامعه +LGBTQ با وجود خشونت و تبعیض های مضاعف و سازمان دهی شده، همچنان به مبارزه و مقاومت در برابر نظام جمهوری اسلامی ادامه می دهند، در موارد متعددی از آنها خواسته می شود که سکوت کنند. برخی فریبکارانه می گویند که مطالبات این جامعه اولویت ندارد. ما از تمامی نیروهای آزادیخواه و برابری طلب، فعالین برابری جنسیتی، دانشجویی، صنفی و همچنین عموم مردم می خواهیم که بازتاب صدای ما باشند. نسبت به ستم های چندگانه ای که تجربه می کنیم آگاه بوده و در برابر خشونتی که به سمت ما نشانه می رود سکوت نکنند. همراهی با ما بدون به پرسش کشیدن کلیت نظام اجتماعی و سیاسی سیس هترو نرماتیو که تغذیه کننده مردسالاری است، ممکن نخواهد بود. آزادی ممکن نخواهد بود مگر با رهایی تمامی بدن های به حاشیه رانده شده، آزادی بدون انعکاس صدای کارگران جنسی، افراد دارای معلولیت، اتنیک ها، افراد گی و لزبین، زنان و مردان و افراد ترنس و نان باینری، و افرادی که در دوگانه زن یا مرد، دگرجنسگرا یا همجنسگرا، یا سایر هویت های از پیش تعریف شده نمی گنجند، امکان پذیر نیست ».

اما جمعیت قابل توجهی از حاضران در تظاهرات بزرگ برلین را پناهجویان و پناهندگان تشکیل می دادند، کسانی که به دلیل خشونت و تبعیضی که جمهوری اسلامی، مستقیم یا غیر مستقیم در آن نقش داشته، ناچار به فرار از سرزمین شان و پناه آوردن به کشورهای دیگر شدند. بسیاری از آنها، به دلیل داشتن هویت های متقاطع، به اشکال مختلف قربانی تبعیض و خشونت مضاعفی شده اند. برای مثال، بسیاری از افراد همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنس، اینترسکس علاوه بر تعلق به جامعه رنگین کمانی که سالهاست تحت ستم می باشد، به دلیل جنسیت، قومیت، زبان اول یا همان زبان مادری، لهجه، داشتن معلولیت، دین و آیین خود هم مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند که زندگی آنها را نسبت به کسانی که تعلقی به هیچ کدام از دسته های گفته شده ندارند، دشوارتر و آنها را تبدیل به شهروند درجه چندم کرده است.

 

گزارش و عکس از علی عارفی


There are no comments

Add yours