شهرزاد: اگر بفهمن که گی هستم، من را می‌کشند

kabul_rainbow

«نمی‌دانند که من گی هستم. اگر بفهمند، زندگی برای من خیلی سخت خواهد شد و من را به قتل خواهند رساند یا شکنجه خواهند کرد» شهرزاد، مرد همجنسگرای افغان، با حسرت از خانواده‌اش می‌گوید.  «چون مردم ما مذهبی هستند و از نظر آن‌ها این حس گناه و غیراخلاقی است. بیشتر همجنسگرایان وقتی فامیل‌شان/خانواده‌شان متوجه می‌شوند که فرزندشان همجنسگراست، از طرف فامیل مورد لت و کوب و شکنجه قرار می‌گیرند و یا از خانه بیرون می‌کنند. یکی از دوستانم وقتی فامیلش/خانواده‌اش خبردار شد که پسرش همجنسگراست، او را شکنجه کردند و از خانه بیرون کردند.» او رازش را برای خودش نگه داشته که زنده بماند.

 شهزاد، مرد همجنسگرای افغان مهمان “اینجا پامیر” است. آرتمیس اکبری با او به گفتگو نشسته‌ است. 

آرتمیس: «سلام شهزاد جان. خیلی خوشحالم از اینکه در “اینجا پامیر” هستی».

شهزاد: «آرتمیس عزیز خوش باشی. تشکر از اینکه من را دعوت کردی و سلام خاص به همه شنوندگان خوب رادیو رنگین‌کمان».

آرتمیس: «خواهش می‌کنم عزیزم. خوش آمدی به خانه خودت شهزاد جان. خب شهزاد از خودت برای ما بگو».

شهزاد‌: «وقتی که من خرد/کوچک بودم، خیلی با دخترها صمیمی بودم. با آنها بازی می‌کردم، چکر می‌رفتم/تفریح می‌کردم و خودم با آنها احساس راحت‌تری داشتم. اما با پسرها متفاوت‌تر بودم. وقتی با آنها بازی می‌کردم من را اذیت می‌کردند و کتک می‌زدند. برای همین از آنها دل‌سرد می‌شدم و ارتباطم را با آنها قطع می‌کردم. وقتی صنف/کلاس هشتم مکتب که بودم، فهمیدم من یک حس متفاوت به همجنس خودم دارم. نمی‌توانستم این حس خودم را بیان کنم و احساس شرمندگی می‌کردم. مدام می‌گفتم این حس گناه است. باید این گناه را از خودم دور کنم اما نمی‌شد. اما بعدا تصمیم گرفتم این حس خودم را بپذیرم و این حس خودم را پذیرفتم».

آرتمیس: «خیلی خوشحالم که توانستی خودت را بپذیری. بیشتر در اوایل تحقیق درباره گرایش جنسی و هویت جنسیتی‌مان، اولین سرکوب را از سمت خودمان تجربه می‌کنیم. مدام با خودمان فکر می‌کنیم که در مسیر اشتباه قرار داریم و گناه می‌کنیم. فکرهای این چنینی و سرکوب خودمان باعث افسردگی ما می‌شود.

 خب شهزاد خانواده‌ات چی؟ آنها درباره گرایش جنسی‌ات خبر دارند؟»

شهزاد: «نخیر نمی‌دانند که من گی هستم. اگر بفهمند، زندگی برای من خیلی سخت خواهد شد و من را به قتل خواهند رساند یا شکنجه خواهند کرد. چون مردم ما مذهبی هستند و از نظر آن‌ها این حس گناه و غیراخلاقی است. بیشتر همجنسگرایان وقتی فامیل‌شان/خانواده‌شان متوجه می‌شوند که فرزندشان همجنسگراست، از طرف فامیل مورد لت و کوب و شکنجه قرار می‌گیرند و یا از خانه بیرون می‌کنند. یکی از دوستانم وقتی فامیلش/خانواده‌اش خبردار شد که پسرش همجنسگراست، او را شکنجه کردند و از خانه بیرون کردند. او به مدت دو سال است که فامیلش را ندیده است و از آنها دور است. فامیلش به او اخطار داده‌اند که اگر این طرف‌ها پیدایت شود، ما تو را از بین می‌بریم. واقعا زندگی برای همجنسگراها خیلی سخت می‌شود وقتی فامیل‌شان بفهمد که فرزندشان همجنسگرا است».

آرتمیس: «بله متاسفانه. جامعه ال‌جی‌بی‌تی بیشتر اوقات از سمت خانواده‌شان سرکوب و طرد می‌شوند. مثلا همین چند روز پیش در شهر اهواز در استان خوزستان ایران، یک جوان همجنسگرا توسط خانواده‌اش به قتل رسید. این حادثه نشان می‌دهد که دگرباشان نه فقط از سمت جامعه و حکومت بلکه از سمت نزدیک‌ترین افراد خودشان یعنی خانواده سرکوب می‌شوند. بارها در اینجا پامیر و در رادیو رنگین‌کمان افراد مختلفی از تجربه‌های خشونت خانگی گفتند. همین طرد شدن از سمت خانواده باعث شده خیلی از دگرباشان به ناچار تن به کارهایی بدهند. مثلا فروش مواد مخدر یا رقصیدن در محافل “بچه‌بازی” تا بتوانند امرار معاش کنند و یا سرپناهی برای زندگی داشته باشند».

شهزاد: « خیلی از گی‌ها و ترنس‌ها هستند که از خانواده محروم هستند. نمی‌توانند نیازهای مالی خودشان را پوره/تامین کنند و مجبور هستند کارگری جنسی کنند. چون افغانستان کشوری است که به این طبقه کمک و حمایت نمی‌کند. چون آنها نیازهایی دارند و اگر به نیازهایشان توجه نشود آنها مجبور می‌شوند تا کارگری جنسی کنند و نیازهای خودشان را پوره/تامین کنند».

آرتمیس:‌ «متاسفانه در نبود قانون حمایتی آنها در همین محافل “بچه‌بازی” یا در حین “کارگری جنسی” هم خیلی از آن‌ها مورد خشونت قرار می‌گیرند. متاسفانه این خشونت‌ها علیه کوییرها فقط در خانواده نیست بلکه در مدرسه، کوچه و خیابان و در بین افراد جامعه هم رخ می‌دهد».

شهزاد: «بله وقتی ما بیرون می‌رفتیم به من می‌گفتند “دخترچاپ”. خیلی از مردم درباره طرز لباس پوشیدن ما گپ می‌زدند و “ایزک” صدا می‌کردند. واقعا خیلی اذیت می‌کردند. فامیلم به من می‌گفتند تو چرا اینطوری هستی و چرا همراه پسرها نیستی و من را لت و کوب می‌کردند. یک بار من و دوستم بیرون رفتیم و مردم ملکی/محلی به ما گفتند: “ایزک” یا می‌گفتند: “شماها نام ما را بد کردید” بعد ما را لت و کوب کردند تا اینکه پلیس آمد ما را نجات داد.

وقتی در مکتب بودم، هم‌صنفی‌هایم/هم‌کلاسی‌هایم به من می‌گفتند “این دختر است” ، “این ایزک است” و یا می‌گفتند: “راه رفتن این را سیل/نگاه کنید”. این‌ها خیلی برای من سخت بودند. من نزد استاد شکایت می‌کردم و استاد هم می‌گفت من همراه آن‌ها گپ می‌زنم. آن موقع آزار و اذیت خیلی بیشتر شد. به من دست‌درازی می‌کردند. باسنم را لمس می‌کردند و بسیار آزار و اذیت من بیشتر شد. تا اینکه وقتی وارد صنف/کلاس هشت شدم، مکتب را دو سال ترک کردم و بعد از دو سال مکتب را شبانه ادامه دادم».

تصوییر تزیینی است

آرتمیس: «متاسفم بابت این تجربیات تلخی که داشتی شهزاد جان. امیدوارم که دیگر این تجربیاتی که داشتی را دوباره تجربه نکنی عزیزم. چندین بار افراد مختلفی از من پرسیدند که چرا وقتی جامعه ال‌جی‌بی‌تی این خشونت‌ها را تجربه می‌کنند، چرا به پلیس شکایت نمی‌کنند که من همیشه به آن‌ها می‌گویم چون وقتی حمایت قانونی نباشد چطور شکایت کنند؟ حتی همین نیروهای امنیتی، دگرباشان را مورد آزار قرار می‌دهند. حتی خود تو شهزاد جان. من یادم است تو چندین بار از طرف آن‌ها مورد آزار و اذیت قرار گرفتی».

شهزاد:‌ «نیروهای امنیتی بیشترین آسیب‌ها را به جامعه ال‌جی‌بی‌تی می‌زنند و آن‌ها را اذیت می‌کنند، لت و کوب می‌کنند و استفاده غیراخلاقی از آن‌ها می‌کنند. یک شب که به خانه دوستم می‌رفتم، نیروهای امنیتی به بهانه تلاشی/بازرسی بدنی من را به زور سوار موتر/ماشین کردند و بالایم/به من تجاوز کردند. من حق دفاع نداشتم و باید سکوت می‌کردم. نیروهای امنیتی بیشترین آسیب را به ما زدند».

آرتمیس: «بله متاسفانه و ما بارها در رادیو رنگین‌کمان در مورد این مسئله صحبت کردیم که چطور دگرباشان در ایران و افغانستان از سمت نیروهای امنیتی مورد خشونت قرار می‌گیرند. من امیدوارم که قوانینی در حمایت از دگرباشان تصویب شود و شاهد کاهش خشونت‌ها علیه این قشر ستم‌دیده باشیم.

شهزاد به نظرت علت این خشونت‌ها از سمت خانواده، جامعه و حکومت در چیست؟»

شهزاد: «چون مردم ما مذهبی هستند، درباره گرایش جنسی صحبت نمی‌کنند و نمی‌خواهند هیچ سازمانی در این رابطه صحبت کنند. مردم ما اصلا همجنسگراها را نمی‌پذیرند چون هیچ سازمان، رسانه، تلویزیون و رادیویی درباره گرایش جنسی صحبت نکردند. رادیو رنگین‌کمان اولین رادیویی است که درباره ما صحبت می‌کند و این دستاورد کلانی/بزرگی است برای جامعه ال‌جی‌بی‌تی. رادیو رنگین‌کمان رسانه‌ای است که به مردم اطلاعات دهی و آگاهی رسانی ‌می‌کند. مردم می‌توانند بفهمند که افرادی هستند که حس‌ متفاوتی دارند و آن‌ها هم وجود دارند و باید آنها را هم در جامعه قبول کنند و مثل دیگر اعضای جامعه احترام  به آن‌ها بگذارند».

آرتمیس: «همان‌طور که قبل‌تر اشاره کرده بودی، مشکل اصلی جامعه ما کم‌آگاهی است و اگر این مسئله حل شود ما شاهد بهتر شدن اوضاع خواهیم بود. ما در رادیو رنگین‌کمان سعی می‌کنیم تریبون کسانی باشیم که مورد ظلم قرار می‌گیرند، تریبون کسانی که تریبون و جایی برای حرف زدن و درد و دل کردن ندارند. علاوه بر این ما تمام تلاش‌مان را می‌کنیم درباره جامعه ال‌جی‌بی‌تی آگاهی‌دهی کنیم تا روزی برسد که شاهد کاهش این خشونت‌ علیه جامعه رنگین‌کمانی باشیم».

شهزاد: «مردم ما سطح آگاهی‌شان پایین است. باید از طریق روزنامه، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی بحث‌هایی درباره جامعه ال‌جی‌بی‌تی صورت بگیرد تا مردم بفهمند که اینها [جامعه ال‌جی‌بی‌تی] جزئی از جامعه و مردم ما هستند و به آن‌ها احترام بگذارند و انسان هستند. آگاهی‌دهی می‌تواند برای جامعه ما پیشرفت به همراه داشته باشد. آن‌ها باید جامعه ال‌جی‌بی‌تی را قبول کنند».

آرتمیس: «شهزاد در این اطلاع‌رسانی و آگاهی‌دهی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نقش خیلی مهمی دارند و کمک خیلی زیادی می‌کنند و همین‌طور که در جمع کردن جامعه ال‌جی‌بی‌تی به دور هم و آشنا کردن آن‌ها با هم کمک زیادی کرده است…».

شهزاد: «اینترنت یک فضای خیلی خوبی را برای جوانان ایجاد کرده است و جوانان می‌توانند معلوماتی/اطلاعاتی که می‌خواهند را با یک سرچ ساده پیدا کنند. یک سهولت بسیار خوبی شده برای دستیابی به اطلاعات. بیشترین دوست‌یابی‌ها هم از طریق همین اینستاگرام، تلگرام و فیس‌بوک انجام ‌می‌شود. در کابل مکان‌هایی است که ال‌جی‌بی‌تی‌ها می‌توانند چند لحظه خوش باشند و از لحظاتی که دارند استفاده کنند. “کروکی” جایی است که خیلی از گی‌ها و ترنس‌ها و بقیه در آنجا جمع می‌شوند و خوش می‌گذارنند. فضای خیلی خوبی شده است برای جوانان.

وقتی من برای اولین بار فیس‌بوک ساختم و دوستان همجنس‌گرایم را دیدم خیلی احساس خوشی کردم. قبلا فکر می‌کردم تنها من اینطوری هستم اما متوجه شدم که اشتباه می‌کردم و دیگران هم این حس را دارند. الان خیلی خوش هستم چون دوست‌های خوبی دارم. اینترنت خیلی سهولت برای ما ال‌جی‌‌بی‌تی‌ها فراهم ساخته است».

آرتمیس: «دقیقا. اما همه این‌ها خالی از خطر نیست. من یادم است که تو یک بار به تله افتادی از طریق فیس‌بوک و فریب اکانت ناامنی را خوردی. می‌دانم ممکن است برایت سخت و دردناک باشد تا تجربه‌ات را بگویی اما به کسانی که این برنامه را می‌شنوند کمک می‌کند تا بیشتر احتیاط کنند و این مسئله را جدی بگیرند».

شهزاد: «واقعا بیشتر استریت‌ها از طریق اکانت‌های فیک، دگرباشان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند و استفاده نادرست می‌کنند. سر من/برای من این اتفاق افتاده است. یک بار یک شخص استریت خیلی به من مسیج می‌کرد/پیام می‌داد، من نمبر/شماره خودم را بهش دادم و باهاش صحبت کردم. بعد به من آدرس داد و به آدرس رفتم. وقتی به آدرس رفتم و وارد اتاق که شدم، دیدم که چندین نفر در اتاق هستند. خواستم فرار کنم اما دست و پای من را گرفتند و نگذاشتند. موبایل و پیسه/پول من را از پیشم گرفتند. بالایم/به من تجاوز کردند. واقعا روز دردناکی بود. اینجور اتفاق‌ها برای همجنسگرایان و ترنس‌ها زیاد می‌افتد».

آرتمیس: «متاسفم بابت این اتفاق تلخ و دردناک. امیدوارم که این اتفاق برای کسی نیفتد. من از همه کسانی که این برنامه را می‌شنوند خواهش می‌کنم که بیشتر دقت کنند تا فریب نخورند.

شهزاد به عنوان عضوی از جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌پلاس چه آرزویی برای سایر اعضای این جامعه داری؟»

شهزاد: «آرزو دارم روزی برسد که مردم ما به ال‌جی‌بی‌تی‌ها احترام بگذارند و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار ندهند و دیگر اعضای جامعه آن‌ها را قبول داشته باشند. این بزرگترین آرزوی من است».

آرتمیس: «من هم امیدوارم روزی برسد که کسی به خاطر گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی‌اش مورد خشونت قرار نگیرد. امیدوارم روزی برسد که دیگر شاهد قتل و خشونت و سرکوب از سمت خانواده، جامعه و حکومت نباشیم.

شهزاد خیلی ممنون که وقت گذاشتی و در برنامه شرکت کردی. مرسی بابت به اشتراک گذاشتن تجربیات‌ات».

شهزاد : «آرتمیس تشکر از اینکه من را در این برنامه دعوت کردی. یک جهان سپاس».

برنامه اینجا پامیر هر سه شنبه از رادیو رنگین‌کمان پخش می‌شود.


There are no comments

Add yours