کیان مرد همجنسگرای افغان ساکن کابل است کیان بیست و یک سال دارد و محصل رشته هواشناسی است. قرار بود کوچههای دنیای مجازی امنتر از دنیای روزمره باشد اما آنطور که او در این برنامه اینجا پامیر میگوید جامعه رنگینکمانیهای افغانستان، خشونتی گسترده در فضای مجازی و جامعه تجربه میکند.
آرتمیس: «سلام کیان جان. ممنون از اینکه مهمان”اینجا پامیر” هستی ».
کیان: « نخست سلام به خودت آرتمیس عزیز و بعد سلام به همه شنوندگانی که صدایم را میشنوند. امیدوارم صحت کامل باشید و لباس عافیت بر تن داشته باشید عزیزان دلم. تشکر ازت آرتمیس بابت دعوتت در برنامه».
آرتمیس: «خوش آمدی کیان جان به خانه خودت. خب کیان از خودت برای ما بگو».
کیان: «آرتمیس عزیز موقعی که فهمیدم من از دگرباشان جنسی و جنسیتی هستم، برمیگردد به صنف/کلاس نهم مکتب. آن موقع از همکلاسیهایم خوشم میآمد. حس خوشی به آنها داشتم. ولی من آن موقع چیزی نمیفهمیدم درباره اینکه همجنسگرایی یعنی چه. فقط خوشم میآمد. بعدا با گذر زمان با دسترسی به فضای مجازی متوجه شدم دگرباشان و همجنسگرایی یعنی چه. من آن موقع ۱۷ یا ۱۸ سال بیشتر نداشتم. قسمی/همانطور که میدانیم افغانستان کشوری اسلامی است. من موقعی که فهمیدم که همجنسگرا هستم، فکر میکردم که من گناهکار هستم. وقتی از همجنسهای خودم خوشم میآمد و ارتباط که میداشتم، احساس میکردم گناهکار هستم و از خودم بدم میآمد. تا اینکه بالاخره از صفحات اجتماعی و تحقیقات خودم فهمیدم که این حس در ما هست و از بین رفتنی نیست. الان کنار آمدم و راضی بودم ولی اوایل از این حسی که داشتم راضی نبودم».
آرتمیس: «کیان جان، دقیقا من هم همینطور بودم. به نظر من پرورش ما در یک جامعه سنتی با یک سری تابوها و عقاید مذهبی، باعث میشد که وقتی متوجه میشدیم همجنسگرا یا دوجنسگرا هستیم و یا هویت جنسیتی متفاوتی داریم با آنچه که جامعه به ما نسبت داده، احساس میکردیم که گناهکار هستیم و مسیر اشتباهی را انتخاب کردیم. برای همین مدام به خودمان فشار میآوردیم که باید خودمان را اصلاح کنیم. اما همانطور که اشاره کردی گسترش فضای مجازی و دسترسی سریع و آسان ما به اطلاعات، باعث شد که سریع و بهتر خودمان را بشناسیم و آن حس گناه را در خودمان از بین ببریم.
کیان من سالها پیش موقعی که در مورد خودم میخواستم تحقیق کنم، در اینترنت و فضای مجازی مطالب درست و صحیح خیلی کم بود و حتی به مطالبی برمیخوردم که ما را گناهکار میدانست و بر ضد ما بود و مطالب و مقالات مفید کمتری پیدا میکردم. آیا تو هم چنین تجربهای داشتی؟»
کیان: «بله دقیقا. هر کسی در مورد چیزی تحقیق میکند، مطالب مثبت و منفی زیادی یافت میشود. وقتی خود من تحقیق میکردم که همجنسگرایی یعنی چه، بسیار مطالب منفی یافت میشد و مثلا میگفتند “همجنسباز” و خیلی آن زمان برای من سخت تمام میشد تا اینکه من در فیسبوک کم کم با بچههای همجنسگرا آشنا شدم و آهسته آهسته فهمیدم که همجنسگرایی یعنی چه. من بیشتر مطالبم را از همین فیسبوک پیدا میکردم آرتمیس جان».
آرتمیس: «این نشان میدهد که چقدر مهم است که ما در شبکههای اجتماعی محتوای صحیح و درست منتشر کنیم تا آن دسته از افرادی که میخواهند درباره گرایش جنسی و یا هویت جنسیتیشان تحقیق میکنند، اطلاعات و منابع صحیح پیدا کنند و دسترسی داشته باشند. من چند سال پیش یعنی حدودا شش یا هفت سال پیش مقالات صحیح و درست خیلی کمی پیدا میکردم ولی خوشبختانه در این چند سال اخیر وبسایتها و سازمانهای زیادی در این زمینه فعالیت میکنند و مطالب مفید منتشر میکنند. ما هم در رادیو رنگینکمان دقیقا همین کار را انجام میدهیم تا به خودشناسی افراد کمک کنیم، هم اینکه افراد وقتی برنامههای ما را میشنوند، متوجه شوند که تنها نیستند و افراد زیادی مثل آنها هستند.
کیان شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک که خیلی در افغانستان طرفدار دارد، علاوه بر اینکه تبادل اطلاعات در آنجا صورت میگیرد و مطالب زیادی منتشر میشود، همینطور هم باعث میشود که با افراد خیلی زیادی مثل خودمان از جامعه الجیبیتی، آشنا شویم. همانطور هم که خودت مطلع هستی، بیشتر دوستیابیها در بین جامعه الجیبیتی افغان از طریق همین فیسبوک انجام میشود. اما همه اینها خالی از خطر نیست و بارها دیدیم که اتفاقات بدی رخ داده که یک سرش برمیگردد به همین فیسبوک. نظر خودت چیست؟»
کیان: «آرتمیس عزیز قسمی/طوری که از فضای مجازی یادآور شدی، فضای مجازی شخصا برای من خیلی خوب بود. از طریق همین فضای مجازی و صفحات اجتماعی، اشخاص و دوستانی را پیدا کردم که خیلی برای من عزیز و دوست داشتنی هستند. حتی میتوانم بگویم که برای من، حتی از فامیلم عزیزتر هستند. اما خب همین صفحات مجازی مشکلاتی هم دارند.این مشکلات این است که افراد استریت که اصلا همجنسگرا و دگرباش نیستند، مسیج میکنند و برایشان دامهایی میگذراند. خود من شخصا شاهد چندین قضیه بودم که افراد استریت برای بچهها دامهایی گذاشتند و از آنها سواستفاده کردند».
آرتمیس: «درباره تله گذاشتن در فیسبوک گفتی و یاد یکی از مهمانان برنامه افتادم. قبلا در همین برنامه گفته بود که افرادی سودجو با اکانتهایی برای دگرباشان تله میگذارند. مثلا میگفت نیروهای امنیتی و نیروهای دولتی، افراد الجیبیتی را فریب میدادند و به مکانی میکشاندند و او را مورد سواستفاده قرار میدادند. این نشان میدهد که خیلی مهم است در فضای مجازی و صفحات اجتماعی نکات ایمنی را رعایت کنیم تا خودمان را ناخواسته به دردسر نیندازیم.
کیان بحث نیروهای دولتی و امنیتی شد. ما قبلا در مورد این مسئله چندین بار صحبت کردیم که جامعه کوییر را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. آیا خودت تجربهای در این زمینه داشتی؟»
کیان: «یکی از مشکلات جامعه دگرباشان همین است که حتی از طرف نیروهای امنیتی مورد آزار قرار میگیرند. نه تنها خودم، حتی دوستهایم از طرف نیروهای دولتی مورد سرزنش قرار گرفتیم که حتی باعث لت و کوب شده. حتی از دوستهای من سه، چهار و یا پنج سال زندانی شدند. اگر روزی برسد که صدای ما بلند شود و صدای ما را بشنوند، اولین خواهش ما این است که همجنسگراها را آزاد بانند/بگذارند. حداقل اگر آزاد نمیگذارند، از طرف نیروهای امنیتی و دولتی آزار نرسانند تا احساس امنیت داشته باشند».
آرتمیس: «کیان جان ما درباره بخشی از خشونتی که دگرباشان در فضای مجازی تجربه میکنند صحبت کردیم. همانطور که میدانی بخش بزرگی از خشونتها در خارج از فضای مجازی و در بین افراد جامعه رخ میدهد. مثلا به خاطر پوشش متفاوت با هنجارهای جامعه، شخص مورد خشونت کلامی، جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد. حالا این خشونت میتواند از طرف خانواده باشد یا در محل تحصیل یا در کوچه و خیابان. آیا تجربه این چنین خشونتی را داشتی؟».
کیان: «دقیقا آرتمیس. نه فقط یک بار یا دو بار بلکه بارها و بارها این کار انجام شده. مثلا وقتی خوش داشتم لباسی که میخواهم را بپوشم و با دوستان همجنسگرام مثلا به بازار میرفتیم، مورد حمله و توهینهای خیلی زشتی قرار میگرفتیم. حتی وقتهایی میشد که ما کورسهای/کلاسهای خود را ترک میکردیم. یا حتی باعث میشد که مسیر خودمان را عوض کنیم که مبادا در همان مسیر دوباره مورد آزار قرار بگیریم».
آرتمیس: «متاسفم بابت این تجربیات تلخت. متاسفانه این خشونتها باعث میشود که جامعه رنگینکمانی خیلی از جاها آسیبهایی ببینند که غیر قابل جبران باشد و یا حتی آینده آنها تحت تاثیر این خشونتها قرار میگیرد. مثلا گاهی خشونتها در مدرسه و دانشگاه باعث میشود، آن شخص ترک تحصیل کند و آینده شغلیاش تحت تاثیر قرار بگیرد».
کیان: «دقیقا آرتمیس قند/عزیز. در مکانهای تحصیلی افراد زیادی بودند که به خاطر این آزار و اذیتها، تحصیل را ترک کردند. خود من خیلی سعی میکنم مثل بقیه باشم تا مشکلی برای من رخ ندهد. مثلا من سعی میکنم مثل بقیه رفتار و گفتار کنم تا نشود/مبادا که روزی آسیب ببینم. البته تا زمانی که اوضاع جامعه بهتر شود یا بتوانم از کشور خارج شوم و بتوانم آزاد باشم، مجبور هستم تا چیزی که هستم نباشم. قسمی/طوری که میخواهم زندگی کنم، نمیتوانم. مجبور هستم به خاطر حرف مردم و ترس از مردم مثل بقیه باشم».
آرتمیس: «متاسفم کیان جان بابت شرایط سختت. امیدوارم مشکلاتت برطرف شود و به آن چیزی که میخواهی برسی. کیان، بخش دیگری از خشونتی که دگرباشان تجربه میکنند یا حتی به نظرم یکی از اولین خشونتها و سرکوبها را از سمت افراد نزدیکشان یعنی خانواده تجربه میکنند. آیا تجربه خشونت از طرف خانواده به خاطر همجنسگرا بودنت داشتی؟»
کیان: «آرتمیس عزیز همانطور که قبلا گفتم مردم افغانستان خیلی مذهبی هستند. برای همین من نخواستم که از دوستانم یا فامیلم کسی بفهمد که من همجنسگرا هستم. ولی اگر روزی برسد که کسی خبردار شود که من همجنسگرا هستم، من مجبور هستم از خودم و از چیزی که هستم دفاع کنم. یعنی از حق و حقوق خود دفاع کنم. شاید هر کسی که جای من باشد این کار را بکند. جامعه الجیبیتی افغانستان از هر لحاظ آسیب دیدند. از لحاظ روحی، روانی و جسمی آسیب دیدند. آرتمیس عزیز، جامعه الجیبیتی افغانستان نه تنها از طرف فامیل شان حمایت نمیشوند بلکه از طرف فامیلشان آسیب میبینند. همهاش به خاطر جهل و نادانی ما افغانها است. شخصی که از هیچ طرفی حمایتگر نداشته باشد حتی از طرف فامیل، خود به خود مجبور به کارهایی میشود تا پول پیدا کند و یا به کارهایی روی میآورد. مثلا بعضیهایشان “معتاد” میشوند و یا بعضیهایشان روی میآورند به رقص در محافل “بچهبازی” که از آنها سواستفادههایی میشود. من امیدوارم همه این مشکلات برای جامعه الجیبیتی افغانستان دور شود و بتوانند در یک جامعه خوب زندگی کنند».
آرتمیس: «دقیقا همانطور که گفتی این طرد شدن و نداشتن حمایت باعث میشود که افراد آسیبهای جدی ببینند و برای بدست آوردن پولی برای امرار معاش، ناچار میشوند دست به به کارهایی بزنند که یک از آنها رقص در محافل “بچهبازی” است که یکی از عوامل آن هم فقر است که در این رابطه ما در برنامههای قبلی صحبت کردیم. دوست دارم هم خودت و هم شنوندهها این برنامهها را بشنوند و اگر نظری دارند با ما در میان بگذارند.
کیان جان چه برنامهای برای آینده خودت داری؟»
کیان: «هدف من این است که یکی از دگرباشانی باشم که از دگرباشان و همجنسگراها دفاع میکند. من میخواهم از حق و حقوق آنها دفاع کنم. صدایشان را به گوش همه برسانم و کلمه “همجنسگرا” را یک کلمه عام در ذهن مردم بسازم. خیلی آرزوی این را دارم و امیدوارم به این آرزوی خودم برسم».
آرتمیس: «قطعا میتوانی کیان جان. هم اینکه حاضر شدی در برنامه تا روایت زندگیات را به اشتراک بگذاری و صدای خودت را به گوش بقیه برسانی، در این مسیر قدم برداشتهای. من امیدوارم که به همه اهداف بزرگت برسی.
کیان به عنوان عضوی از جامعه رنگینکمانی، چه آرزویی برای اجتماع رنگینکمانی داری؟»
کیان: «آرتمیس عزیز آرزوی من برای همه دگرباشان افغان، ایرانی و دیگر دگرباشان، این است که همیشه لبخند بر لب داشته باشند و موفق شوند. کنار عزیزانشان وعشقشان، خوش باشند و زندگی آرامی داشته باشند. امیدوارم که از گزند روزگار در امان باشند».
آرتمیس: «من هم برای خودت آرزوی سلامتی و موفقیت دارم کیان عزیز. کیان خیلی ممنونم از اینکه در برنامه “اینجا پامیر” شرکت کردی و تجربیاتت را با ما شریک ساختی».
کیان: «سپاسگزارم از دعوتت آرتمیس عزیز. خیلی عزیز هستی برای ما. تشکر از برنامه خوبتان در رادیو رنگینکمان. امیدوارم از سخنانی که گفتم، شنوندگان خسته نشده باشند. خیلی خوش شدم که برنامه خوبی را همراه شما داشتم. تشکر. سلامت باشید».
برنامه اینجا پامیر هر سهشنبه از رادیو رنگینکمان پخش میشود.
There are no comments
Add yours