اوایل دی ماه ( ماه جدی) ویدیویی در شبکههای اجتماعی در بین کاربران افغان دست به دست میشد که نشاندهنده خشونتورزی یک پلیس وزارت داخله علیه یک زن ترنس بود. در این ویدیو آن پلیس در حالی که با کارد موهای آن شخص را میبرید، او را لت و کوب میکرد و همزمان به او توهین هم میکرد. بلافاصله بعد از اعتراض کاربران افغانستانی نسبت به این خشونت ، وزارت داخله افغانستان شخص ضارب را دستگیر و روانه زندان کرد. بعد از تحقیقات مشخص شد که مجرم با او تماس میگرفته و پیشنهاد رابطه جنسی میداده اما آن شخص ترنس جواب تماسهای او را نداده و به همین دلیل او مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
در قسمت تازه برنامه اینجا پامیر، به بررسی رفتار و برخورد پلیس و نیروهای امنیتی افغانستان با دگرباشان جنسی و جنسیتی بپردازیم و صحبتهای کسانی که تجربه خشونت از طرف پلیس و نیروهای امنیتی را داشتهاند، بشنویم. در اینجا لازم است که متذکر شوم این برنامه حاوی کلمات توهینآمیز و تجربههای دلخراشی است که ممکن است برای شنوندگان ناراحتکننده باشد.
پلیس ملی افغانستان مهمترین نهاد حفظ امنیت شهرها و شهرستانها و تأمین نظم عامه افغانستان است. همانند دیگر نیروهای پلیس جهان، مسئولیت فعالیتهای ضد تروریستی، امور امنیتی، مبارزه با قاچاق، اعمال قانون و برقراری نظم، تحقیقات جرایم جنایی، امنیت مرزی و کنترل ترافیک را دارند. پلیس ملی افغانستان توسط وزارت امور داخله اداره میشود.
به گزارش رویترز، بعد از سقوط طالبان ۲۹ میلیارد دلار صرف تربیت و تقویت نیروهای پلیس افغانستان شده است. اما با وجود صرف هزینههای زیاد، عموم مردم افغانستان از فساد، عملکرد ضعیف و بد رفتاری پلیس افغانستان به ستوه آمدهاند.
طبق تحقیقات “آی دبلیو پی آر”حتی گاه خود نیروهای پلیس نیز بازماندگان خشونتهای جنسی را مورد آزار و اذیت و سواستفاده جنسی قرار میدهند.
یا طبق گزارش مشرق نیوز در بعضی از مناطق روستایی که فرماندهان نظامی مسلط هستند، کودکان و پسران توسط آنها مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند و هیچ برخوردی با آنها از طرف حکومت صورت نمیگیرد.
در سال ۲۰۲۰ وزارت خارجه آمریکا، در بیانیهای افغانستان را به نقض حقوق بشر متهم کرد. در این گزارش آمده است که : «گزارشهای متعددی از آزار و اذیت جنسی کودکان و “بچه بازی” توسط نیروهای ارتش ملی، پلیس ملی و نیروهای پلیس محلی وجود دارد. اما این افسران مورد پیگرد قضایی قرار نمیگیرند».
در سال ۲۰۱۹ نیز آمریکا در گزارشی به آزار و اذیت اقلیتهای جنسی و جنسیتی توسط نیروهای امنیتی افغانستان اشاره کرد و این مسئله را محکوم کرد.
یاسین مرد همجنسگرای افغانستانی از ولایت تخار در این رابطه میگوید:
« به نظر من آزار و اذیت جنسی، بهرهکشی جنسی و پدیده زشت “بچه بازی” در افغانستان سابقه طولانی دارد. مشکل اینجاست که پلیس کشور ما در تناسب با پلیس کشورهای همسایه ما، غیرمسلکی(غیرحرفهای) و آموزش ندیده هستند. ما میبینیم که در مورد این خشونتهای پلیس در رسانهها گزارشهای زیادی نشر میشود اما این گزارشهایی که در رسانهها منتشر میشود تا سر حدی است که رسانهها به آن دسترسی دارند. اما در پشت پنهان قضیه یعنی جایی که چشم رسانهها نمیبییند، یک حاشیه خطرناک، بغرنج و پیچیدهای است. در این حاشیه پلیس هم وارد مافیای “بچهبازی” و دگرباش ستیزی و آزار و اذیت آنها شده است. در این قضیه زورمندان هم دخیل هستند»
بچهبازی در افغانستان یک سنت قدیمی است که طی آن یک پسر جوان و معمولا زیر ۱۸ سال را آرایش میکنند، لباس منتسب به زنانه را تنش میکنند، زنگولهای را به پایش میبندند و او را وادار به رقصیدن میکنند. بعد از مراسم هم آن کودک مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرد و به احتمال بسیار زیاد به او تجاوز هم میشود. این مراسم اغلب از طرف زورمندان، نیروهای حکومتی و ثروتمندان برگزار میشود.
ثریا صبحرنگ، مسئول بخش حمایت از اطفال و زنان کمیسیون مستقل حقوق بشر در این رابطه میگوید:
«عاملین بچه بازی بیشتر افراد بالای ۳۰ سال و پولداران، تفنگداران و زورگویان می باشند و اکثر این افراد بی سوادند.»
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان درسال ۱۳۹۳ تحقیقی ملی را تحت نام «عوامل و پیامدهای رسم زشت بچهبازی در افغانستان» منتشر کرد.
در این گزارش از حکومت تقاضا کرد که باید به تمام ارگانهای عدلی و قضایی و ادارات پلیس دستور دهد تا جلوی پدیده بچهبازی را از طریق بازداشت و پیگرد عدلی و قضایی بگیرد و در این خصوص اقدام قانونی کند. اما بازماندگان بچهبازی ادعا میکنند که بسیاری از افراد پلیس در بیشتر محافل عروسی و شخصی، خود حضور دارند و حتی از آنان تقاضای رابطه جنسی میکنند.
یکی از این بازماندگان بچه بازی به خبرگزاری “آوا پرس” گفت:
«پلیس آزار ما میدهند و میگویند که کجا میروید، برای ما میگویند که بیایید و با ما بروید و این کاری را که میکنید با ما چرا نمیکنید؟ نمیگویند که چرا این کار را میکنید، میگویند که بیایید با ما هم بروید در غیر آن پروندهای برایتان میسازیم، یا پول بدهید رهایتان میکنیم. بارها ما را از هتلها برده و گفتهاند که یا پول بدهید یا همراه ما بروید. ما مجبور شدیم پولی که کار کردهایم را همراه تلفنهایمان به آنها بدهیم»
یوسف مرد همجنسگرا که خشونت جنسی و جسمی پلیس را تجربه کرده میگوید. اینجا یادآوری میکنم که آنچه در ادامه میشنوید ممکن است که برای شما تروما زنده کند:
« من دوست پسری داشتم. من یک کلیپ از روبوسی و لحظات خوب و خوش همدیگر در کنار هم داشتیم. این کلیپ با رضایت هم بود و با هم ضبط کرده بودیم. اما متاسفانه این کلیپ لو رفت و این گپ(مسئله) بزرگ شد. اینکار برای بقیه بیآبرویی بود. قضیه طوری بزرگ شد که مسئله دیگر فقط من و دوستپسرم نبودیم و قضیه را ناموسی کردند. به خاطر همین موضوع من دستگیر شدم. زمانی که من دستگیر شدم و زیر نظر پلیس بودم و ساعت رسمی هم که تمام شده بود، پلیسها هر کدامشان به نوبت آمدند و من را با مشت و لگد زدند و حتی یک انگشت من شکستند و حرفای زشت و رکیک به من میزدند. به من میگفتند تو که “کونی” هستی و برایت چه فرقی میکند که به ما هم بدی. معذرت میخواهم از این کلمات زشت استفاده میکنم اما باید بگویم تا همه بدانند. متاسفانه سه نفر هر کدامشان به نوبت در ساعتهای مشخص آمدند و به من تجاوز کردند. من کسی بودم که هیچ وقت به اداره پلیس نرفته بودم و بسیار برای من وحشتناک و ترسناک بود. هر وقت که یادش میافتم تا هفتهها جگرخون و ناراحت میشوم. هر شب که میخواهم بخوابم آرزو میکنم ای کاش دیگر بیدار نشوم».
یا ایلیا مرد همجنسگرا از کابل میگوید:
« من تجربههای از آزار و اذیت پلیس داشتم. هر چند من به نیروهای امنیتی احترام زیادی قائل هستم ولی هر جا خوب و بد وجود دارد. من اذیت شدم. مثلا بعضی وقتها که من به پوهنتون(دانشگاه) میرفتم و از آنجایی که شروع کلاسهای من صبح زود بود پلیسهای گشت من را نگه میداشتند و بازرسی میکردند. به من گیر میدادند و میگفتند چرا اینطوری هستی و چرا اینجوری لباس میپوشی. میگفتند شمارهات را به ما بده یا با ما بیا. خیلی از این قبیل حرفها به من زدند».
روژان، زن ترنس از کابل میگوید:
«من چندین بار از سمت پلیسها آزار دیدم. یک بار در حد مرگ من را کتک زدند. گوشی و پول و وسایلم را از من گرفتند و به من اخطار دادند که برای ما پول بیار وگرنه عکسها و فیلمهایت در داخل گوشیت را فاش میکنیم و در صفحات مجازی پخش میکنیم. من مجبور شدم از خانه خودمان پول دزدی کنم تا به آنها بدم تا از اینکارشان منصرف شوند. آنها خیلی من را کتک زدند و اذیت کردند. سختیهای زیادی کشیدم».
و جمیل رنگین کمانی دیگری گفت که نیروهای پلیس اگر متوجه همجنسگرا بودن و یا ترنس بودن افراد شوند او را مورد تجاوز قرار میدهند و حتی از آنها طلب رشوه میکنند تا به کسی چیزی نگویند!
«وقتی پلیس سرت خبردار شود اولین نفر همانها اینکار را( تجاوز) باهات میکند. بچه باز پلیس ماست. رشوت خوار پلیس ماست. و اگر پول بهش تحویل داده نشود جان سالم به در نمیبرد و طبعاً سرش تجاوز میشه، طبعا زیر لت و کوب قرار میگیره، طبعا زیر فشارهای عجیب و غریب قرار میگیرد و یعنی از طرف روز محبس است و از طرف شب فاحشه خانه است.»
از یاسین نظرش را در مورد علت این خشونت و بدرفتاری پلیس با دگرباشان پرسیدم. او میگوید آموزش نادرست و نبودن قانونی جامع و مدون در حمایت از دگرباشان باعث این خشونتها میشود.
«وقتی در قانون در مورد یک پدیده اجتماعی هیچ قانون حمایتی و وضاحتی وجود نداشته باشد، پلیس مسیر خود را ناروشن و غیرشفاف میبیند و خود را گم میکند و نمیداند چه رویکردی را در پیش بگیرد. وقتی این آزار و اذیت دگرباشان در جامعه رخ میدهد، پلیس هم با تاثیر از جو فرهنگی که در افغانستان حاکم است، آن رویکرد را در پیش میگیرد. همان رویکردی که عام و تعمیم یافته است. همان کاری را میکند که همه انجام میدهند. کاری که پلیس یا غیر پلیس انجام میدهد».
از صحبتهای یاسین میتوان نتیجه گرفت که وجود قوانینی در حمایت از دگرباشان میتواند همچون چتری ایمن دگرباشان را زیر پوشش خود گیرد و آنها را از گزندهای احتمالی مصون بدارد. چه بسا اگر در گذشته این قوانین وجود میداشت به احتمال زیاد کمتر شاهد حوادثی چون دستدرازی پلیس کابل به زن ترنس و موارد مشابه که قبلا به آن اشاره شد، بودیم.
برنامه اینجا پامیر، ویژه شنوندگان افغان هر سهشنبه از رادیو رنگینکمان پخش میشود. برای دسترسی به آرشیو کامل برنامهها به اینجا مراجعه کنید